خسته از اعتماد های شکسته

دوست دارم هر کی گفت که دوستم داره

برم توی بغلش بهش بگم خفه شو 

+نوشته شده در یک شنبه 29 دی 1392برچسب:,ساعت23:15توسط محمد صالح | |

 


فکرت شده رویام اگر عاشق شدن سخته من ازت اینو میخوام اگر این زندگی باشه من دوست دارم همین امشب بمیرم جز این مرداب شاید  مرده باشم هم حواسم نیس اگه این سهمم از دنیاس  خدا یا منو بکش 

+نوشته شده در یک شنبه 29 دی 1392برچسب:عاشق ، نفهمیدی ,ساعت22:45توسط محمد صالح | |

اون که توی دلم جاشه ولی یکی دیگه توی چشماشه این دل مال تو بود اما از تو چه سود  در اخر هم من موندم  و  تنهایی های خودم 

+نوشته شده در یک شنبه 29 دی 1392برچسب:دل ، دل دیوونه ,ساعت22:18توسط محمد صالح | |

 کنار داشته هایم بمان!

اگر نباشی دل که هیچ

دنیایم تنگ میشود...

+نوشته شده در یک شنبه 29 دی 1392برچسب:کنارم، دنیام، زندگی ,ساعت7:25توسط محمد صالح | |

 کاشکی از اول میشناختمت که همه ی حرفات الکی هستن و این که میگی ......... همش دروغه  و تو با همه هستی و به کسی دست رد نمیزنی کاشکی میدونستم دیگه نمیخوام ببینمت بای 

+نوشته شده در شنبه 28 دی 1392برچسب:عاشق ، نفهمیدی ,ساعت15:23توسط محمد صالح | |

نمیدونستم ی روز تنهام میذاری پا روی قلبم میذاری نمیتونستم که دروغ گویی رفتی  حالا دیگه تنهایی  شده یارم 

+نوشته شده در جمعه 27 دی 1392برچسب:,ساعت23:39توسط محمد صالح | |

 اره دلم خیلی تو رو میخواد و بدون تو نمیتونم هر گز  پس بگو اره  این چه حسیه اخه تو مثل اتیشی من بی تو سردمه میخوام بمونم همیشه کنار تو هر جا کنار تو باشم دیگه هچی نمیخوام 

+نوشته شده در جمعه 27 دی 1392برچسب:,ساعت23:14توسط محمد صالح | |

 کاش از اول میدونستم تو مال دیگه رونی کاش از اول میدونستم تو با دیگرانی  کاش میدونستم تو نمیمونه کاش میتونستم تو اون نیستی کاش میفهمیدم  تو اون فرشته پاکی من فکر میکردم نبودی میدونم هر جا هستی با هر کسی نشستی به راحتی فراموشم میکنی  این همه عاشق بودم تو نفهمیدی با تو صادق بودم تو نفهمیدی  با تو صادق بودم نفهمیدی  ای  خداااااااااااا

+نوشته شده در جمعه 27 دی 1392برچسب:,ساعت23:6توسط محمد صالح | |

 حواست نیس به این حالی که من دارم حواست نیس که من چقد دوست دارم حواست نیس همش گریه شده کارم نفهمیدی من اونم که تنهات نمیذارم 

+نوشته شده در جمعه 27 دی 1392برچسب:,ساعت22:49توسط محمد صالح | |

  سعی میکنم دردمو به کسی نگم اما وقتی با کسی میحرفم مگه این دل میتونه دردشو نگه داره و گرینه نکنه این  دله صاف و ساده و شکننده که فک کنم  دیگه خورد شده باشه وقتی  هم خورد شده دیگه  صاف و ساده نیست  پر از تکه های لب تیزه که هر لحظه تکون بخوری یک جایی رو زخم میکنه  که باعث گریه و درد هستش  دیگه هم نمیذارم کسی بیاد  اون رو جمع کنه و مرحمش باش اخه بدترش میکنه 

+نوشته شده در پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:دل ، کسی ، خورد ، اسیب، درد ، ,ساعت15:53توسط محمد صالح | |

ای کاش نمیرفتی تا  سر قولت باشی  و نمیخواستی بمونی تا بمونم 

+نوشته شده در پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:,ساعت10:56توسط محمد صالح | |

 این روز های من که هم از رفیق نامردی دیدم هم از اشنا یک چور غریبی هستش که کسی نمیتونه این حالمو متوجه شه  که رفیق هر چی  براش  خوب بودم و چیزی توی رفاقت کم نذاشتم اما نامردی کردش   رفت و من موندم با یک کوله پشتی خاطره که بعضی وقت ها توی وبلاگ هام مینوشتم اما الان دیگه حال وبلاگ هامم نیست  و نمیام بنویسم اخه چرا بنویسم خدا که واقعا  به فکر ماست که همیشه همرامونه و میشنوه بازم تنهاییم   توی این زمانه بیشتر دوستی ها  بوی خیانت و نامردی دارن نمیشه  اعتماد کرد 

+نوشته شده در یک شنبه 8 دی 1392برچسب:,ساعت23:42توسط محمد صالح | |

 دوس ندارم  حالم بد شه یا  ناراحت باشم  و قلبم درد بگیره   اما مگه یادت میذاره این اتفاق ها بی افته و من شاد  باشم 

+نوشته شده در یک شنبه 8 دی 1392برچسب:ناراحتی ، غم ، عشق ، جدایی ، دوس داشتن ,ساعت23:27توسط محمد صالح | |